
شمال
نمایش موقعیت منای بانی گریه های بر آل الله فرزند برومند ابی عبدالله با توست اگر اهل حسینآبادیم لا حول و لا قوة الا بالله
اجتماع مومنین از کشورهای مختلف اسلامی در آستان مقدس امامزاده حسن ناصرالحق علیهالسلام در شب جشن بزرگ ولادت پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله و امام جعفر صادق علیه السلام
در سالروز میلاد با سعادت پیامبر رحمت و مهربانی، حضرت محمد مصطفی(ص)، مرقد مطهر حضرت ناصرالحق(ع) در شهر آمل، غرق در نور و سرور شد. این آیین باشکوه با حضور گستردهی شیعیان و دوستداران اهلبیت(ع) از کشورهای ایران، عراق، یمن، لبنان، سوریه و دیگر سرزمینهای اسلامی برگزار گردید. فضای حرم آکنده از عطر صلوات و نغمههای مدح پیامبر اعظم(ص) بود و زائران با قرائت قرآن، دعا و سرودهای مذهبی، عشق و ارادت خود را به ساحت مقدس رسول خدا ابراز کردند. پرچمهای رنگین، چراغانیهای زیبا و حلقههای ذکر و مناجات، جلوهای خاص به این مراسم بخشیده بود. این گردهمایی معنوی، علاوه بر بزرگداشت میلاد پیامبر اکرم(ص)، نمادی از وحدت و همدلی امت اسلامی به شمار آمد؛ جایی که دلها از ملیتها و زبانهای گوناگون، در سایهی نام محمد(ص) به هم پیوند خوردند و پیام صلح، محبت و برادری را به جهان مخابره کردند.
امامزاده ناصرالحق، همانند نیاکان خویش، از راویان برجستهی احادیث اهلبیت عصمت و طهارت(ع) به شمار میآید. در منابع معتبر حدیثی، روایات متعددی از ایشان نقل شده است. از جمله، عمادالدین طبری در کتاب بشارت المصطفی (ص ۷۵) این حدیث شریف نبوی(ص) را به نقل از امامزاده ناصر کبیر روایت میکند: > «لَوِ اجْتَمَعَ النّاسُ عَلی حُبِّ عَلِیِّ بنِ أبیطالِبٍ (ع) لَما خَلَقَ اللهُ النّار» مضمون این روایت، که در منابع دیگر نیز با سندهای گوناگون آمده است، بیانگر جایگاه والای محبت امیرالمؤمنین علی(ع) در نظام آفرینش و نقش آن در سعادت و نجات انسانهاست. بر اساس شرح برخی از علمای بزرگ، محبت حقیقی به علی(ع) فرع محبت پیامبر(ص) و محبت پیامبر(ص) فرع محبت خداوند و التزام به توحید، شریعت و عمل به کتاب و سنت است؛ و اگر همهی انسانها بر این محبت و التزام گرد میآمدند، آفرینش آتش دوزخ ضرورتی نمییافت.
یکی از ویژگیهای ممتاز منطقهی طبرستان، بهویژه شهرستان آمل، وجود صدها بقعهی متبرکه و آرامگاه امامزادگان است که نقش مهمی در هویت مذهبی و فرهنگی این خطه ایفا میکنند. در میان این اماکن مقدس، بقعهی امامزاده حسن بن علی العسکری، مشهور به ناصرالحق، ناصر اطروش و ناصر کبیر، جایگاهی برجسته و ممتاز دارد. این شخصیت والامقام، به دلیل انتساب به خاندان اهلبیت (ع) و برخورداری از تقوا، علم، و روحیهی مبارزهطلبی، مورد احترام و توجه خاص شیعیان زیدی و یمنی قرار گرفته و از سوی آنان به عنوان امام شناخته میشود. با این حال، بر اساس منابع معتبر شیعه امامیه و به گواهی دهها تن از علمای برجسته، از جمله عالم رجالی نامدار، نجاشی، ایشان از فقها و علمای برجستهی مذهب اثناعشری محسوب میگردد. بقعهی متبرکهی ایشان در شهر آمل، نه تنها مکانی برای زیارت و تبرک، بلکه نمادی از پیوند تاریخ، دین، و فرهنگ در شمال ایران است که همواره مورد توجه زائران، پژوهشگران و علاقهمندان به تاریخ تشیع قرار دارد.
بسیار عالی از متن خوبتون
مرقد امامزاده ناصرالحق علیهالسلام، محل برگزاری جشن بزرگ ولادت رسول الله صلی الله علیه و اله در شهرستان آمل 🔶 این مراسم هر ساله با حضور نمایندگان فرهنگی کشورهای ایران، یمن، سوریه و عراق و گروه برنامه محفل در آستان شریف امامزاده ناصرالحق علیهالسلام آمل برگزار می شود و این برنامه از شبکه های مختلف سیما پخش میشود.
بر اساس منابعی که بررسی کردم، شواهدی وجود داره که نشون میده برخی مورخان و نویسندگان، بهسبب ویژگیهای خاص ناصرالحق اطروش، لقب «عسکری» رو به او نسبت دادهن—اما نه بهمعنای یکی دانستن او با امام حسن عسکری (ع)، بلکه بهعنوان یک لقب توصیفی. --- 🧠 چرا ناصرالحق اطروش گاهی «عسکری» خوانده شده؟ 1. نام و کنیه مشابه - ناصرالحق اطروش نامش «حسن» و کنیهاش «ابومحمد» بود، دقیقاً مثل امام حسن عسکری (ع). - این شباهت اسمی باعث شده برخی منابع، بهویژه در متون عامیانه یا غیرتخصصی، او را با لقب عسکری یاد کنند. 2. ارتباط با پادگان و حکومت نظامی - ناصرالحق در طبرستان فرماندهی نظامی داشت و در برخی منابع، از مقر حکومتی او بهعنوان «دارالعسکر» یا «پایگاه نظامی» یاد شده. - لقب «عسکری» در زبان عربی به کسی اطلاق میشه که در پادگان یا امور نظامی فعال باشه، و این ویژگی در مورد ناصرالحق صدق میکنه. 3. استعمال لقب در برخی منابع تاریخی - در برخی نسخههای خطی و متون زیدی یا علوی، بهسبب ترکیب نام، کنیه و موقعیت نظامی، از او با تعبیر «ابومحمد حسن عسکری» یاد شده. - این لقب بیشتر جنبه توصیفی داره و نباید با مقام امامت امام یازدهم اشتباه گرفته بشه. --- ⚠️ نکته مهم: در منابع معتبر امامیه، هیچگاه ناصرالحق اطروش با امام حسن عسکری (ع) خلط نشده. بلکه این لقب در برخی متون محلی یا تاریخی، بهعنوان لقب ثانویه برای ناصرالحق بهکار رفته، نه بهعنوان هویت اصلی. ✅یکی از مناقشهبرانگیزترین مسائل در تاریخ تفسیر شیعه است: 🟢پژوهشهای جدید نشان دادهاند که نسبت دادن تفسیر منسوب به امام حسن عسکری (ع) به شخص ایشان، از نظر سندی و محتوایی با چالشهای جدی روبروست. --- 📚 چه کسی واقعاً مؤلف تفسیر منسوب به امام حسن عسکری است؟ ⭐️بر اساس مقالهای پژوهشی از کاظم استادی، منتشرشده در فصلنامه علوم قرآن دانشگاه مشهد، شواهدی وجود دارد که نشان میدهد: - این تفسیر به احتمال زیاد متعلق به حسن بن علی اطروش، ملقب به ناصرالحق، امام زیدیه و حاکم علوی طبرستان بوده است. - دلیل این نسبتدهی، شباهت نام و کنیه او با امام یازدهم (حسن بن علی، ابومحمد) و همچنین سبک روایی خاص این تفسیر است که با آموزههای امامیه تفاوتهایی دارد. --- ⚖️ چرا این تردید بهوجود آمده؟ 1. شباهت اسمی و کنیه هر دو شخصیت نامشان «حسن بن علی» و کنیهشان «ابومحمد» است، که باعث شده برخی نسخهبرداران یا راویان، در نسبت دادن اثر دچار اشتباه شوند. 2. محتوای متفاوت با آموزههای امامیه در این تفسیر، برخی مطالب با اصول امامیه ناسازگار است و بیشتر به آموزههای زیدیه نزدیک است، از جمله تأکید بر احتجاجات عقلی و سیاسی. 3. ضعف سند و راویان مجهول راویان اصلی این تفسیر—یوسف بن محمد بن زیاد و علی بن محمد بن یسار—در منابع رجالی امامیه ناشناخته یا ضعیف شمرده شدهاند، و محمد بن قاسم استرآبادی نیز مورد تردید رجالیون قرار گرفته. --- 🕵️ نتیجهگیری پژوهشگران برخی محققان مانند کاظم استادی معتقدند که این تفسیر، با توجه به سبک، محتوا، و شواهد تاریخی، به احتمال زیاد اثر ناصرالحق اطروش است و نه امام حسن عسکری (ع). البته این دیدگاه هنوز مورد اجماع نیست و برخی همچنان آن را به امام یازدهم نسبت میدهند، ولی با احتیاط.
حکومت ناصرالحق بر اساس مبانی نهجالبلاغه و صحیفه سجادیه بود صحیفه سجادیه از طبرستان به یمن انتقال پیدا کرد و باید بیش از پیش به نهجالبلاغه و صحیفه سجادیه بپردازیم جناب ناصر کبیر از بزرگانی است که تلاشهای فراوانی در این راستا داشت.
ناصرالحق اطروش، از چهرههای برجسته علوی در قرن سوم هجری، نقش مهمی در گسترش تشیع در طبرستان ایفا کرد. با وجود نسبت زیدیبودن در برخی منابع، شواهد رجالی، فقهی و کلامی نشان میدهد که وی گرایش آشکار به مذهب امامیه داشته است. این مقاله با روش تحلیل تاریخی و تطبیقی، به بررسی منابع رجالی امامیه و زیدیه، آثار فقهی منسوب به ناصرالحق ـ بهویژه «المسائل الناصریات» ـ و مواضع اعتقادی وی در باب امامت و ولایت میپردازد. یافتهها نشان میدهد که نسبت زیدیبودن به وی فاقد پشتوانه علمی کافی بوده و نیازمند بازنگری در منابع تاریخی است. شخصیت ناصرالحق اطروش همواره محل مناقشه میان پژوهشگران مذاهب اسلامی بوده است. وی در طبرستان با تأسیس حکومت علوی و تبلیغ تشیع، جایگاه ویژهای یافت. با وجود آنکه برخی منابع تاریخی او را زیدی دانستهاند، بررسی دقیق آثار و مواضع وی نشان میدهد که گرایشهای اعتقادی و فقهی او با مبانی امامیه همخوانی دارد. هدف این مقاله، تحلیل تطبیقی منابع رجالی، فقهی و کلامی برای تعیین دقیقتر جایگاه مذهبی ناصرالحق است. ناصرالحق اطروش، حسن بن علی بن حسن، از نسل امام زینالعابدین (ع)، در مدینه متولد شد. پس از مبارزه با خلفای عباسی، به طبرستان مهاجرت کرد و در آنجا حکومت علوی را بنیان نهاد. لقب «اطروش» بهسبب ناشنواییاش در اثر جراحت جنگی به او داده شد. آرامگاه وی در آمل، هنوز محل زیارت است (جعفریان، 1385). --- تحلیل رجالی منابع شیعه و زیدیه شیخ طوسی (1415 هـ.ق) در کتاب «الرجال» ناصرالحق را در شمار اصحاب امام هادی (ع) آورده است. سید مرتضی (بیتا) نیز در مقدمه «المسائل الناصریات» او را جد مادری خود معرفی کرده و از فتاوای او با احترام یاد کرده است. در مقابل، منابع زیدی مانند ابنمرتضی (2002) گرچه او را ستودهاند، اما دیدگاههایش را با زیدیه تطبیق دادهاند که با شواهد فقهی همخوان نیست. --- بررسی فقهی آثار ناصرالحق کتاب «المسائل الناصریات» شامل ۲۰۷ مسئله فقهی و اعتقادی است که توسط سید مرتضی شرح و نقد شده. در مسائل طهارت، نماز، خمس، قضاوت و اصول فقه، دیدگاههای ناصرالحق با مبانی امامیه تطابق دارد. بهعنوان نمونه: - در باب طهارت آب مشکوک، اصل طهارت را معتبر میداند (مرتضی، بیتا). - در باب امامت، به نص و عصمت امامان اشاره دارد. - در اصول فقه، از قواعدی چون استصحاب و حمل مطلق بر مقید بهره میبرد. ناصرالحق امامت را منصب الهی میداند، نه شورایی یا انتخابی. در آثارش به امامان دوازدهگانه استناد میکند و در برخی روایات از امام هادی (ع) نقل قول دارد. این مواضع، او را از زیدیه متمایز میکند، چرا که زیدیه امامت را مشروط به قیام و علم میدانند، نه نص و عصمت (ابنمرتضی، 2002). با توجه به شواهد رجالی، فقهی و کلامی، ناصرالحق اطروش را باید در شمار شیعیان اثنیعشری دانست. نسبت زیدیبودن به وی، بیشتر ناشی از شرایط سیاسی و اجتماعی طبرستان بوده تا اعتقاد شخصی. آثار علمی، ارتباط با امامان، و تحلیلهای فقهیاش، همگی نشاندهنده گرایش روشن به مکتب امامیه است. بنابراین، بازنگری در طبقهبندی مذهبی وی در منابع تاریخی ضروری است
نقش ناصرالحق اطروش در تاریخ ایران و تشیع، که واقعاً یکی از فصلهای درخشان و کمتر شناختهشدهست. ⚔️ نقش سیاسی و دینی ناصرالحق اطروش در طبرستان ناصرالحق اطروش در دورهای وارد طبرستان شد که پس از قیامهای علویان، مردم منطقه آمادگی پذیرش تشیع را داشتند، اما هنوز حکومت مستقلی از علویان شکل نگرفته بود. او با دانش دینی، اخلاق نیکو، و شجاعتش تونست دل مردم رو بهدست بیاره. مهمترین اقداماتش: - تبلیغ تشیع اثنی عشری: با مناظرههای علمی و رفتار انسانیاش، بسیاری از مردم طبرستان رو به تشیع جذب کرد. - تشکیل حکومت علوی: پس از سالها تلاش، در سال 301 هجری قمری موفق شد حکومت علویان طبرستان رو تأسیس کنه. - عدالتمحوری: برخلاف خلفای عباسی، ناصرالحق اطروش به عدالت اجتماعی، رفع ظلم، و حمایت از محرومان اهمیت زیادی میداد. - احیای فرهنگ اسلامی: با ساخت مساجد، مدارس دینی، و تربیت شاگردان، نقش مهمی در گسترش فرهنگ اسلامی شیعی در شمال ایران داشت. 🕌 تأثیرات بلندمدت - حکومت علویان طبرستان، که با ناصرالحق آغاز شد، زمینهساز گسترش تشیع در شمال ایران شد. ناصرالحق اطروش (حسن بن علی) یکی از برجستهترین چهرههای علوی در طبرستان بود که پس از تثبیت حکومت خود در منطقه، جانشینانی از نسل علویان بر جای گذاشت. جانشینان او عمدتاً از سادات حسنی بودند که در ادامه حکومت علویان طبرستان نقش داشتند. 👑 جانشینان ناصرالحق در طبرستان پس از درگذشت ناصرالحق اطروش در سال 304 هجری قمری، حکومت به یکی از یاران نزدیک و داماد او منتقل شد: - ابو محمد حسن بن قاسم (المعروف به داعی صغیر) او داماد ناصرالحق بود و پس از او به حکومت رسید. داعی صغیر توانست حکومت علویان را تثبیت کند و با طاهریان و سامانیان مقابله نماید. - پس از داعی صغیر، حکومت علویان طبرستان به صورت موروثی و گاه انتخابی میان سادات زیدی ادامه یافت. برخی از جانشینان دیگر عبارت بودند از: - سید احمد بن حسن - سید محمد بن احمد - سید ابراهیم بن محمد - سید علی بن ابراهیم - این سلسله تا قرن چهارم هجری ادامه داشت و بعدها با ظهور آل بویه و سامانیان، قدرت علویان در طبرستان رو به افول گذاشت. 🏛 ویژگیهای حکومت علویان در طبرستان - مبتنی بر فقه شیعی و عدالت اجتماعی - تأکید بر امامت اهل بیت علیهم السلام - مرکز حکومت در آمل و گاه دیلم و گیلان - نقش مهم در اسلام آوردن مردم شمال ایران - بارگاه او در آمل هنوز هم محل زیارت و احترامه، و مردم منطقه بهخاطر خدماتش به دین و عدالت، لقب "ناصر کبیر" بهش دادن.
بقعه ناصر الحق اطروش کبیر (آرامگاه) در محله امام حسن عسگری آمل و خیابان ارشاد واقع شده است. و از نظر موقعیت جغرافیایی در نزدیکی درب ورودی بارگاه امام زاده حسن (ع)، سقاخانه، دبستان شهید صابر ، مقبره شهدای یمنی و اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی قرار گرفته است. همچنین با توجه به نظراتی که کاربران در اپلیکیشن نشان به این مکان دادهاند میتوان گفت این بنا یکی از آرامگاههای خوب این منطقه میباشد.