شمال
نمایش موقعیت منرستم و سهراب» یکی از داستانهای شاهنامه است و داستان مرگ سهراب جوان را به تصویر میکشد که بر اثر جنگ با رستم، به دست پدر کشته میشرستم دستان، پدر سهراب، در نبردی با او رویارو میشود و بدون آگاهی از اینکه سهراب پسرش است، پهلوی او را میدَرَد و چون سهراب در حال جان دادن است، نشان سهراب را میبیند و درمییابد که او فرزندش است. پس، گودرز را سراغ کاووس میفرستد تا از او نوشدارو بگیرد و کاووس از این کار سر باز میزند.[۲] ابوالقاسم انجوی شیرازی در فردوسینامه ادامهٔ داستان را چنین آورده:[۳] رستم خشمگین میشود و به طرف بارگاه حرکت میکند. خبر به کیکاووس میدهند که رستم خشمگین شده و به طرف تو میآید. کیکاووس از درِ حرمسرا فرار میکند و رستم وارد کاخ میشود؛ که میبیند از کاووس خبری نیست، دارو را برمیدارد و به طرف سهراب میرود اما متأسفانه دیر میرسد. منجّم میآید و میگوید که کار از کار گذشته است. مرشد عباس زریری، از نقالان شهیر شاهنامه، ادامهٔ بخشی از ادامهٔ داستان را که در شاهنامه به آن اشاره نشده است این چنین تقریر میکند:[۴] رستم چون برای آوردن نوشدارو پا در رکاب شد، سهراب به هوش آمد و رستم را خواست. رستم بازگشت و دوباره گودرز را برای گرفتن نوشدارو به درگاه کاووس فرستاد: «گویند گودرز در این مرتبه نوشدارو را آورد که سهراب داعی حق را لبیک گفته بود
مجسمه رستم سهراب (بنای یادبود) در محله فردوسی خراسان رضوی، شهرستان مشهد و بلوار شاهنامه واقع شده است. این بنا یکی از ده بنای یادبود در محله فردوسی خراسان رضوی، شهرستان مشهد میباشد و از نظر موقعیت جغرافیایی در نزدیکی موزه توس و همچنین مقبره شعرا، داروخانه دکتر جلالی ، تندیس و مجسمه جنگ رستم با اژدها، نانوایی سنتی فردوسی و اژدر فود قرار گرفته است.