مزار ستارخان سردار ملی

ﺑﻪ اﯾﻦ ﻣﮑﺎن اﻣﺘﯿﺎز دﻫﯿﺪ

نظرات درباره‌ی مزار ستارخان سردار ملی

• کاربر نشان

  

  1404/08/29

  

  • گزارش نظر

  ارامگاه او خوب بود

  بیشتربستن

  

  لینک نظر کپی شد!
• کاربر نشان

  

  1404/08/29

  

  • گزارش نظر

  ارامگاه او خوب است

  بیشتربستن

  لینک نظر کپی شد!
• دوستی

  

  1404/06/08

  

  • گزارش نظر

  ستارخان سردار ملی از تبریز

  بیشتربستن

  

  لینک نظر کپی شد!
• کاربر نشان

  

  1404/05/03

  

  • گزارش نظر

  روحش شاد باشه از سرداران بزرگ مشروطه بودند

  بیشتربستن

  لینک نظر کپی شد!
• اللهم عجل لولیک الفرج

  

  1404/03/17

  

  • گزارش نظر

  از مفاخر فرهنگی و اجتماعی و اسلامی ما

  بیشتربستن

  

  لینک نظر کپی شد!

  9 لایک
• بهنام موحدان (پندار)

  

  1404/01/08

  

  • گزارش نظر

  ستارخان قراچه‌داغی مشهور به سردار ملی از سرداران و رهبران جنبش عظیم مشروطیت، سمبل ناسیونالیسم ناب ایرانی بزرگمردی به غایت میهن پرست و نماد غیرت و جوانمردی از مبارزان بزرگ ایران در عهد قاجار علیه استعمار و استثمار دول شرق و غرب به خصوص روسیه حیله‌گر وی در کوران نهضت مشروطه در برابر نیروهای دولتی و‌عناصر خائن ضد مشروطه در تبریز مردانه ایستاد. سفیر روسیه له وی پیشنهاد داد که برای محافظت از جان خود به زیر پرچم روسیه رفته و تحت الحمایت کاردار روس در ایران قرار گیرد. سردار ملی گفته بود؛ هدف من این است که امپراطوری روسیه را به زیر پرچم ایران پناهنده کنم نه اینکه ایران و سرزمینم را زیر پرچم روسیه ببرم. در دوران محاصره تبریز به دست روس ها و شیوع قحطی و بیماری های همه گیر در تبریز ستارخان با دیدن غم و رنج مردم عمیقا دل آزرده بود. اما روزی مادری با فرزند خردسالش سردار را غمگین دید و به او گفت؛ ما خاک می خوریم اما خاک نمی دهیم سرت را بالا بگیر سردار، ما دلخوش به غیرتمردانی چون تو داریم. ستارخان و دیگران مجاهدین تبریز که به شدت از تجاوز بیگانگان روس متنفر بودند، برای رفع بهانهٔ تجاوز روس‌ها تلگرافی به این مضمون به محمدعلی‌شاه فرستادند: شاه به جای پدر و توده به جای فرزندان است. اگر رنجشی میان پدر و فرزندان رخ دهد نباید همسایگان پا به میان گزارند. ما هر چه می‌خواستیم از آن درمی‌گذریم و شهر را به اعلی‌حضرت می‌سپاریم. هر رفتاری که با ما می‌خواهند بکنند و اعلیحضرت بیدرنگ دستور دهند که راه خواربار باز شود و جایی برای گذشتن سپاهیان روس به ایران بازنماند. محمدعلی شاه پس از دریافت این تلگراف به نیروهای دولتی دستور ترک محاصره داد اما روس‌ها به پیشروی ادامه دادند و وارد تبریز شدند. درگیری میان قوای روس و مجاهدین مشروطه خواه بالا گرفت گرچه ستارخان در این جنگ مجروح گردید و تا پایان عمر خانه نشین شد اما مجاهدت های او و از خودگذشتگی مردم تبریز سرانجام به پیروزی انقلاب مشروطه و امضای فرمان مشروطه توسط مظفرالدین شاه ختم گردید. سرانجام ستارخان این سردار بزرگ ایران در تاریخ ۲۵ آبان ۱۲۹۳ خورشیدی (۲۸ ذی الحجه ۱۳۳۲) به دلیل شدت جراحات دوران مبارزه در تهران درگذشت. آرامگاه وی در باغ طوطی در کنار حرم شاه عبدالعظیم شهر ری واقع است. یادش گرامی بهنام موحدان(پندار)

  بیشتربستن

  

  لینک نظر کپی شد!
• حسن‌تراشکار

  

  1404/01/08

  

  • گزارش نظر

  یک شب زیبا در کنار قبر سردار ملی ستارخان بهار ۱۴۰۴

  بیشتربستن

  

  لینک نظر کپی شد!
• Omid

  

  1403/04/28

  

  • گزارش نظر

  ستارخان قراچه‌داغی از سرداران جنبش مشروطه ایران ملقب به سردار ملی است. وی در برابر نیروهای دولتی ضد مشروطه در تبریز ایستاد.

  بیشتربستن

  لینک نظر کپی شد!
• فرشید

  

  1402/02/15

  

  • گزارش نظر

  سردار واقعی خودت بودی

  بیشتربستن

  لینک نظر کپی شد!

  1 لایک
• حسین ۱۳۶۴

  

  1400/12/09

  

  • گزارش نظر

  ستار خان سومین پسر حاج حسن قره‌داغی در ۲۸ مهر ۱۲۴۵ خورشیدی در روستای سردارکندی در شهرستان ورزقان به دنیا آمد. وی در مقابل قشون عظیم محمدعلی‌شاه پس از به توپ بستن مجلس شورای ملی و تعطیلی آن که برای طرد و دستگیر کردن مشروطه‌خواهان تبریز به آذربایجان گسیل شده‌بود، ایستادگی کرد و بنای مقاومت گذارد. ستارخان مردم را ضد اردوی دولتی فراخواند و خود رهبری آن را بر عهده گرفت و به همراه سایر مجاهدان و باقرخان -سالار ملی- مدت یک سال در برابر قوای دولتی ایستادگی کرد و نگذاشت تبریز به دست طرفداران محمدعلی‌شاه بیفتد.[۱] اختلاف او با شاهان قاجار و اعتراض به ظلم و ستم آنان، به زمان کودکی‌اش برمی گشت .بعداز ظهر اول شعبان ۱۳۲۸ (شانزدهم امرداد ۱۲۸۹ هجری خورشیدی) قوای دولت مشروطه، که جمعاً سه هزار نفر می‌شدند به فرماندهی یپرم‌خان، یار قدیمی ستارخان در تبریز و رئیس نظمیهٔ وقت، باغ اتابک را محاصره کردند و پس از چند بار پیغام، هجوم نظامیان به باغ صورت گرفت و جنگ بین قوای دولتی و مجاهدین آغاز گشت. در این جنگ قوای دولتی از چند عراده توپ و پانصد مسلسل شصت تیر استفاده کردند و به فاصلهٔ ۴ ساعت ۳۰۰ نفر از افراد حاضر در باغ کشته شدند. ستارخان راه پشت بام را در پیش گرفت، اما در مسیر پله‌ها در یکی از راهروهای عمارت تیری به پایش اصابت کرد و مجروح شد و قادر به حرکت نبود. اندکی بعد قوای دولتی او را دستگیر کردند و به منزل صمصام السلطنه بردند و خود و اتباعش ناچار به خلع سلاح شدند.بعد از این وقایع، ستارخان خانه‌نشین تهران شد؛ پزشکان حاذق برای مداوای پای او تمام تلاش خود را کردند، بر اثر اصابت گلوله هر دو استخوان ساق پا شکسته‌بود و زخم دچار عفونت بود، دو بار پزشکان معالج (لقمان الدوله، حسین خان نظام الحکما، و دو پزشک خارجی) اقدام به عمل جراحی و تمیز کردن زخم نمودند و پس از مدتی شکستگی و زخم بهبودی نسبی پیدا کرد و با وجود کوتاهی پا می‌توانست با عصا راه برود. ستارخان که از دولت مشروطه کنار گذاشته مطرود و منزوی بود، پس از این واقعه نزدیک به چهار سال زندگی کرد؛ حتی مکاتباتی برای دفع اجنبی و اعلام آمادگی برای رفع اشغال و فجایع روس‌ها در آذربایجان، با دولت مرکز حتی عین الدوله (محاصره‌کننده تبریز) داشت که وقعی گذارده نشد. عاقبت ستارخان در تاریخ ۲۵ آبان ۱۲۹۳ (۲۸ ذی الحجه ۱۳۳۲) درتهران درگذشت.

  بیشتربستن

  لینک نظر کپی شد!

  3 لایک