مغازه کله پزی جابر ایران

ﺑﻪ اﯾﻦ ﻣﮑﺎن اﻣﺘﯿﺎز دﻫﯿﺪ

نظرات درباره‌ی مغازه کله پزی جابر ایران

• Mahdi Rezvani

  

  1404/06/14

  

  • گزارش نظر

  عالی بود

  بیشتربستن

  لینک نظر کپی شد!
• kashani

  

  1404/05/17

  

  • گزارش نظر

  اندر احوالات و روایات طباخی اندر باب لذت کله پاچه باب اول تریت آبگوشت و مغز فی الجمله عهد را جخت نموده تا فی الیوم آدینه سحرگاه چونان که تیغ آفتاب برنتابیده باشد عظم را جرم نموده تا بهمراه وزیر جنگ دلمان هوس کله پاچه نماید و نوش جان نماییم . انشاالله... وقتی وارد کله پزی می شوید، معمولا فی الفور از شما می پرسند که چی میل دارید.آب مغز می خواهید یا نه؟همین جای کار،آرامش خودتان را حفظ کنید و مرعوب عجله کاری کارگر کله پزی نشوید.او فقط می خواهد شما سریع سفارش بدهید و بخورید و حساب کنید و بروید. از کله پز کاسه خالی بگیرید و شروع کنید به خرد کردن نان سنگک داخل کاسه خالی.به هر انداره ای که می خورید.نه بیشتر نه کمتر.کاسه خالی را تحویل بدهید و اینجا وارد مرحله تخصصی ماجرا می شوید.از کله پز بخواهید نصف مغز با بیخ گوش را برایتان بکوید و توی کاسه بریزد.بیخ گوش کجاست؟بیخ گوش قسمت چربی بناگوش است که معمولا مشتری های معمولی، حواسشان به این قسمت لذیذ کله پاچه نیست که می تواند چه غوغایی به پا کند.مخلوط مغز و بیخ گوش توی آب گوشت شما، ترکیب شگفت انگیزی درست می کند.همان معجون معروف و مشهوریست که بی شک اگر اهل علم می‌دانستند آدمی را چه حال خوشی دست دهد بی شک حکمی بر لذتش می نهادند و مجازاتی در خور برایش وضع می نمودند .القصه... چند ثانیه بعد کله پز ،ملاقه گنده اش را بر مید ارد و تکه ای مغز و بیخ گوش را داخلش می ریزد و شروع می کند به کوبیدن آن ها.صدای کوبیدن آن، لذت عجیبی دارد.بعد از ضربه های کوبش،ذره ای آب داخل ملاقه می ریزد و دور ملاقه می چرخاند و همه اش را خالی می کند روی کاسه پر از نان شما و دارچین و روغن و لحظه بعد کاسه آب گوشت را تحویلتان می دهد.این همه ماجرا نیست.کاسه را بگیرید و حالا با تمرکز مقداری آب لیمو یا نارنج توی کاسه بچکانید و کمی فلفل و کمی نمک و.... حالا با قاشق، کاسه را زیر و رو کنید تا همه چی به خورد هم برود.ترکیب معجون وار شما حالا آماده خوردن است.آرام آرام میل کنید.عشق کنید و لذت ببرید.این لذت وصف نشدنی یک آبگوشت ساده در کله پزی آن هم در هوای سرد زمستان و نان سنگک تازه ،دیوانه تان می کند.چند قاشق اول را که خوردید،سفارش بدهید تا مبادا بین آب مغز و سفارش تان زمانی تلف شود.و به سردی میل ننمایید اینجای ماجرا سلیقه ای است.بعضی ها "چشم" دوست ندارند و حیف که دوست ندارند.بعضی ها "پاچه" نمی خورند و باز صد حیف.وقتی دلیل دوست نداشت شان را می پرسی بیشر حرص می خوری.جواب منطقی ندارند.ولی شما سفارش تان را بدهید.شما اینقدر با اشتها نوش جان می کنید که اطرافیانتان هم سر ذوق می آیند.راستی،حتمن حتمن حتمن با کسی به کله پزی بروید که او هم عاشق کله پاچه باشد.پا به پای شما بخورد و ادا و اصولی نباشد.ماجرا را ساده بگیرد و به لذت بردن فکر کند.مگر از لذت بردن هم مهمتر داریم؟ نمیدانم سهراب هم کله پزی دوست داشت یا ن اما بنظرم شاید ... بعضی ها دلشان نمی خواهد لذت ببرند.مدلشان است.بلد نیستند از زندگی لذت ببرند.برای هر کاری همه را حرص می دهند تا آن کار بشود.تا جایی بیایند.تا کله پاچه بخورند.این مدل آدم ها،آدم شما برای رفتن سر صبح زمستان به کله پزی نیستند.لذت بردن را بلد نیستند. این ها همه چیزشان به همه چیز شأن میخورد ادا و اصول در می‌آورند و اهل فیمه و بهانه اند...

  بیشتربستن

  لینک نظر کپی شد!

  4 لایک