مسجد ملاحیدر محله چهارباغ، مشهد

مسجد با صفایی هستش

سنگ بنای مسجد ملاحیدر را حدود دویست سال پیش چند نفر از قالی فروش های بازار فرش گذاشتند و اولین نمازگزارهایش هم قالی فروش ها و کسبه اطراف مسجد بودند. کم کم اهالی محل هم برای نماز به این مسجد آمدند و عزاداری هایشان را هم در همین مسجد برگزار می کردند. این مسجد به دلیل نزدیکی به حرم امام رضا (ع) پذیرای زائران بسیاری است. در گذشته ها هم همینطور بوده است. کاروان شترداران تبریزی که نخ و فرش تبریز را به مشهد می آوردند از بازاریان مشهد خواستند که به آنها اجازه دهند در ایام محرم و صفر در این مسجد عزادری کنند. محرم هر سال کاروان شترداران تبریزی به مشهد می‌آمدند و فرش فروشان بازار سرشور از آن‌ها پذیرایی می‌کردند. اما محرم سال 1285 هر چه منتظر شدند خبری از آن‌ها نشد. چند ماه بعد محرم بود که کاروان از راه رسید ولی مثل همیشه نبود. تعدادشان کم شده‌بود و  شترها هم ســبک و بدون بار بودند. وقتی بازاری های مشهد علت را پرسیدند آنها توضیح دادند که: « مردم تبریز با شنیدن خبر به توپ بستن مجلس توسط محمدعلی شاه، علیه  او قیام کردند و جنگی میان اهالی شهر به رهبری ستارخان و باقرخان و نیروهای دولتــی در گرفت . نیروهای جدیدی که از تهران عازم تبریز شدند  چند ماه شهر را به محاصره درآوردند  و همه ورودی و خروجی های شهر را بستند. اما بالاخره مبارزان پیروز شــدند و قصد حرکت به سمت تهران و تصرف آن را دارند. با شنیدن این اخبار، فرش فروشان و دیگر کســبه بازار مشــهد مقدار زیادی پول، لباس و دیگر مایحتاج ضروری برای کمک بــه انقلابیون تبریــزی تهیه می کنند و حتی تعدادی از جوانان مشــهد هم برای پیوستن به انقلابیون با کاروان همراه می‌شوند. این جوان ها اولین مشهدی های مبارز  انقلاب مشروطیت در فتح پایتخت و سرنگونی محمدعلی شاه بودند. انقلاب مشروطیت و کمک قالی فروشــان ارتباط شــتربانان و بازاری ها را محکم‌تر کرد. ارتباطی که باعث شکل گیری «هیئت شترداران تبریزی شد. جمعیت عزادارن تبریزی هر سال بیشتر از سال قبل می شد  به همین خاطر در سال1310 یکی از هیئتی ها صد متر زمین خرید و در اختیار مسجد گذاشت تا بزرگتر شود. در این زمان شخصی به نام «ملاحیدر» که خانه‌اش در کوچه کنار مســجد بود، امام جماعت مسجد شد. او  علاوه بر پیش نمازی، کلاس درس قرآنی هم در گوشه مسجد دایر می کرد و به کودکان محلــه قرآن یاد می داد. ملاحیدر در آن روزگار آخوند ساده ای بود که کسی نمی دانست پیش چه استادی درس خوانده اما همیشــه بر دو چیز تاکید داشــت و حرفش را می زد؛ یکــی دین داری و دیگری ظلم ستیزبودن.

مسجدی با جبروت و کهن با معماری سنتی ایران اسلامی 👌🏻

از مساجد بنام و قدیمی در کنار باب الجواد قرار گرفته از ورودی زیبا و فضای داخلی شیک برخورداره